امشب تمام غربت خود را گریستم

کاش میشد برگشت نه برای همیشه، بلکه فقط یک لحظه خاص گذشته رو زندگی کرد و بعدش مرد بچه که بودیم میگفتیم بزرگ میشیم و مستقل و آزاد میشیم و هر کسی میشنید سکوت میکرد و راستش رو نمیگفت ولی الان که بزرگ تر شدم فهمیدم اونها حتما در دلشون مسخره میکردن بزرگ شدن و مستقل شدن کجا بود اگه خانواده دستت رو نگیره میوفتی زمین بزرگ شدی انقدر برای پول باید بدویی که دیگه از این فکرا به سرت نزنه بنظرم هرکی پول نداره زندگی نمیکنه و از زندگی لذتی که باید رو نمیبره اینو تو 30سالگی بعد کلی کار و گشتن توی محیط ها میگم ولی این حقمون نبودما هم سوختیم .. امشب تمام غربت خود را گریستم ...ادامه مطلب

سال 89تا 91 سالهای تکرار نشدنی بوداین سالها با آرزوی اینکه یه روز بهت میرسم گذشتبزرگ تر که شدم دیدم رسیدن فقط کافی نیستخوشبخت شدن هم نیاز هست و موانعی وجود داره کهاگر بهت میرسیدم خوشبخت نمیشدیم پسخودخواهی رو کنار گذاشتم برات آرزوی خوشبختی کردپس یه روز اگه خواستی بفهمی چرا جلو نیومدم ازم نپرس چون قفل میشم و پیش خودت هم فکرت هزار جا نرهمن باختم به سرنوشت اما تقصیر من نبود بهم تقلب رسوندن این مسیر تهش بن بسته واسه همین وسط راه برگشتمبعدا اونایی که تا ته مسیر هم رفته بودن گفتن خوب شد برگشتی بن بست بود امشب تمام غربت خود را گریستم ...ادامه مطلب

بعضی وقتا به خودم میگم چی فکر میکردیم چی شد

عجیبه خیلی عجیب

کاش بزرگ تر ها گولمون نمیزدن کاش راستشو میگفتن

میگفتن تلاش باید در راه درست وجای درست باشه کاش پدرم میگفت پسر اینجا نمیشه برو یه کشور دیگه

کاش میگفت لعنت بر دیکتاتور

امشب تمام غربت خود را گریستم ...

سلام بعد دو سه سال دوباره اومدم بنویسم توی این چند سال اتفاقات زیادی افتاد از اونجایی که نیومدیم مختونو بخوریم پس بماند .

شماها درد و دلتون از من بیشتره ، 

میخام بگم خواستن توانستنه اما با این جمله که همه چی به خودتون بستگی داره 

توی کار ، زندگی ، ازدواج ، اونی میشه که خودتون میخاید در واقع همه چی به خودتون بستگی داره 

من الان خدمتم دقیقا هفت ماه و پنج روزه 

جمعه 5 مهر 1398

امشب تمام غربت خود را گریستم ...

هویبس جانز که لم، این جمله یک رمزه برای آزادی برای پیروزی #هویبس#جانز#که#لم#سیو#چیو#رمز#آزادی امشب تمام غربت خود را گریستم ...

امروز که مینویسم  نزدیک به 18ماه نمام خدمت کردم  خدمت سخته وقتی ندونی به چی به کی و چرا باید خدمت کنی خدمت سخته وقتی توی اوج جوانی و غرور ، یه ادم عقده ای بخاد غرورت رو له کنه  خدمت سخته وقتی میبینی ه امشب تمام غربت خود را گریستم ...ادامه مطلب

چاکریم  همیشه که نباید پست جمله دار نوشت ولی اینو میدونم یه روز میشه خاطره پس یه تاریخ میزنم براش که وقتی یه زمانی دیدم سوپرایز شم بگم چه دولی بودی پسر ، سه تا امتحان دارم روزای باحالیه حال ندارم بخون امشب تمام غربت خود را گریستم ...ادامه مطلب

خیلی بدبختن آدمایی که تنها داراییشون قیافشونه، اونایی که فکر میکنن زیبان و تمام ساعات زندگیشونو با ع امشب تمام غربت خود را گریستم ...ادامه مطلب

تمام زندگی من ترس از خراب شدن دیواره ی دوغ آب بود 

نقطه مشترک تمام درد هایم نبودن توست 

تو برای من همانند اسفناج برای ملوان زبلی هستی که قدرتم را اسب بخار میکرد

نمیدانم چقدر از کوک زندگیم صرف تو شد تا به نیستی نزدیک تر شوم 

هرچه فکر میکنم هیچ بهانه ای برای برگشتن تو پیدا نمیکنم 

بهانه ای به دستم بده زیر پا گذاشتن غرور با من 

امشب تمام غربت خود را گریستم ...

روزها خالی از امید میگذرد 

دلم که میگیرد باران می آید 

خالی ام میکند و میرود 

دلم از روزهای خالی نمیگیرد 

از روزهایی میگیرد که تلاش کردم ولی خالی گذشت 

مادر مهربانم کاش در آغوشت بیشتر میخوابیدم 

کاش همه جای دنیا همانند آغوشت امن بود 

کاش به خاطر رنج هایی که ندانسته متحمل شدم مرا ببخشی 

و کاش بیشتر بودی ..

امشب تمام غربت خود را گریستم ...