امشب تمام غربت خود را گریستم

متن مرتبط با «آی آدم ها با صدای شاملو» در سایت امشب تمام غربت خود را گریستم نوشته شده است

مردیم و زنده شدیم روزی هزار بار

  • بعضی وقتا به خودم میگم چی فکر میکردیم چی شدعجیبه خیلی عجیب کاش بزرگ تر ها گولمون نمیزدن کاش راستشو میگفتن میگفتن تلاش باید در راه درست وجای درست باشه کاش پدرم میگفت پسر اینجا نمیشه برو یه کشور دیگه کاش میگفت لعنت بر دیکتاتور بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اولین باران زمستان

  • روزها خالی از امید میگذرد  دلم که میگیرد باران می آید  خالی ام میکند و میرود  دلم از روزهای خالی نمیگیرد  از روزهایی میگیرد که تلاش کردم ولی خالی گذشت  مادر مهربانم کاش در آغوشت بیشتر میخوابیدم  کاش همه جای دنیا همانند آغوشت امن بود  کاش به خاطر رنج هایی که ندانسته متحمل شدم مرا ببخشی  و کاش بیشتر بودی .., ...ادامه مطلب

  • آدم ها با هم فرق می کنند

  • خیلی وقت است که دیگر برایم نمی نویسد ولی نمی داند که هر روز برای بازگشتش می نویسم  کاش قبل رفتنش بیشتر برایش می نوشتم شاید در حصار جمله ای ماندگار می شد  یا در قید کلمه ای دگرگون  در کودکی بارها شنیده بودم تنها رفتن بی بازگشت مرگ است  اما انگار تنها برای من بی بازگشت هستی  با رفتنت تمام افسانه کودکیم نابود شد   حالا میفهمم که چرا با اختراع تلفن خیلی ها نا امید شدند  تنها بهانه ام دوری راه بود  میگفتم شاید انقدر دور شده که نمی تواند خبری بدهد  که آن را هم تلفن نابود کرد  بهتر بگویم با رفتنت همه چیز نابود شد   شاید در راه رفتن به کسی بر بخوری که تمام افسان,آدم ها با هم و تنهان,آدما باهم و تنها,دانلود آهنگ آدما باهم و تنها,همه آدم ها با هم برابرند,آی آدم ها با صدای شاملو,بازی ادم ها,باطن آدم ها ...ادامه مطلب

  • با دستانی پر از گناه سینه بزن

  • ماه محرم که می رسد.. سینه میزنیم ولی سینه هایمان صفا ندارد   خیلی معرفت به خرج دهیم حرمت چند ساعت را نگه میداریم  بقیه دیگر محرمی نیست   دلم برای محرم های کودکی ام تنگ شده  انگار تمام روزهایش محرمی بود   نمیدانم در کودکی همه چیز را از یک نفر میخواستم   یا خواسته هایم یکی بود هر چه که بود .. کودکیم اگر صفا نداشت محرم داشت . , ...ادامه مطلب

  • پاییز فصل رفتن ها

  • خوبی این روز ها اینه که مطمئنم بر نمیگردی  چون پاییزه ؛فصل رفتن ها   نمیدونم چرا پاییز هیچکی بر نمیگرده   یادمه پاییز بود به یکی گفتیم داداش برو دنبال یک کار آبرومند   هیچی نگفت فقط زیر لب گفت همینه آبرو  یادمه یک روز در زدن در رو باز کردیم هیچکی نبود  گذاشته بودنش پشت در ؛   آبروشم دستش بود    پاییز بود ....  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها